این سوال که چگونه می توان یک سرمایه گذار متوسط را توصیف کرد اغلب در جامعه مالی مطرح می شود. پاسخ مهم است زیرا به درک نیازها و نگرانی های سرمایه گذار و نحوه رسیدگی به این موارد کمک می کند. مشکل, گرچه, شروع می شود با اصطلاح "متوسط", چرا که کاملا روشن نیست اگر یک سرمایه گذار به طور متوسط وجود دارد; ریاضی شاید, اما این نباید بسیار معنی دار.
نگاهی, مثلا, سرمایه گذار در المان: به طور کلی, تنها حدود 15% از المان متعلق به سهام تا 2019; اگر شما تفریق سرمایه گذاری در بودجه, سهمیه است و حتی کمتر از نیمی از این. میزان افزایش این نرخ در سال 2020 – که از بسیاری جهات استثنایی بود – هنوز تحت پوشش هیچ نظرسنجی نماینده نیست. در این محدوده باریک, با این حال, پروفیل خطر فردی یک توزیع نرمال استاندارد را نشان نمی, اما در انتهای افراطی از ریسک پذیری و یا ریسک گریزی هستند. بنابراین صحبت از یک نمایه متوسط دقیق نخواهد بود.
در واقع همانطور که به نظر می رسد کهنه است کاملا اشتباه نیست که به سرمایه گذاری به عنوان اقداماتی بین ترس و طمع اشاره کنیم. در روزهای بازار جدید می توانستید افرادی را ببینید که هرگز قبل از خرید ناگهانی سهام سرمایه گذاری نکرده بودند زیرا می دیدند همسایگانشان موفق شده اند. در بسیاری از موارد که اشتباه رفت و بسیاری از کسانی که تحت تاثیر قرار به احتمال زیاد خارج از بازار سهام برای همیشه لطفا برای. حتی اگر حباب دات کام یک وضعیت شدید بود و سپس, همان اشتباهات بارها و بارها ساخته شده. در ابتدا مردم اصلا سرمایه گذاری نمی کنند سپس معتقدند که روند خاصی ادامه خواهد یافت یا نمی توانند با سهام اشتباه کنند و در نهایت کل حقوق بازنشستگی خود را در معرض خطر قرار می دهند.
مواردی از این دست نشان می دهد که به نوعی ترس و طمع مردم یکسان است زیرا تصمیم موافق یا مخالف سرمایه گذاری فقط بین این دو موضع مخالف گرفته می شود. سرمایه گذاری در سهام فردی هرچند محکم باشد به ناچار نیاز به مصون سازی و استراتژی های مکمل نیز دارد. حداقل یک چالش بزرگ است که بخواهید این کار را به عنوان یک سرگرمی انجام دهید. البته ممکن است در برخی شرایط سوداگری منطقی باشد. با این حال, این تعهدات تنها باید یک کوچک را تشکیل می دهند, بخش قابل کنترل از نمونه کارها.
به طور کلی, سرمایه گذاران باید سعی کنید به "خاموش" ترس و حرص و طمع. اما باید این احساسات را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از رفتار کلی ما بدانند و به عنوان نقش شخصیت قضاوت کننده نگاه نکنند. این بدان معناست که چیز مثبتی در این مورد وجود دارد. اگر من می ترسم, من لزوما باید برای غلبه بر, اگر من معتقدم که این است که بر اساس تجربه معقول و یا من به سادگی نمی تواند تحمل نوع خاصی از فشار خوبی, مانند ترس از دست دادن. سرمایه گذاران همیشه باید به خاطر داشته باشند که چه چیزی انگیزه خود را برای "غلبه بر" خود ایجاد کرده است. اگر ترس تردید به پرش است, حرص و طمع است پریدن بیش از حد و نادیده گرفتن موانع بالقوه. و بخشی از شخصیت ما بر این اساس استوار است یعنی بدون این حرص و طمع همیشه در محدوده خود می مانیم.
یک دلیل کلیدی که چرا بسیاری از سرمایه گذاران توسط احساسات مانند ترس و حرص و طمع غلبه می کنند فقدان دانش عمومی از بازارهای سرمایه است. وقتی صحبت از برنامه ریزی مالی و استراتژی های سرمایه گذاری می شود, عدم اطلاع از ضرورت اساسی این موارد وجود دارد, نیازی به ذکر دانش اساسی یا جنبه های روانشناختی مربوطه نیست. به طور کلی, این امر می تواند مهم برای مردم با تحصیلات سیستماتیک در این زمینه را به دور نگرانی های خود را با توجه به سرمایه گذاری سهام و سرمایه گذاری های دیگر که به عنوان "خطرناک"درک.
یکی از راه های دستیابی به این هدف می تواند کمپین های اطلاع رسانی باشد – نه فقط برای چند هفته یا چند ماه بلکه در اصل طی سالها و در طول نسل ها. این برنامه ها باید از مدرسه شروع شوند. در سال 1989-به عنوان مثال به المان پایبند باشیم-دکس هنوز حدود 1000 امتیاز داشت, امروز ما به سطح حدود رسیده ایم 14,000. اگر شما در نظر مکانیسم برنامه های بازنشستگی هوشمند و اثر ثروت است که می رود دست در دست با چنین نرخ رشد, سپس که برای خود صحبت می کند, صرف نظر از نوسانات. استفاده از پول باید در اسرع وقت ایجاد شود. خب بالاخره, این است که در مورد چیزی کمتر از تهیه کافی برای سن, بلکه در مورد دیگر, اهداف مالی میان مدت. برنامه ریزی مالی هوشمند از استاندارد بالاتر زندگی پشتیبانی می کند که تحصیلات مناسب ضروری است. در مقابل, فقدان دانش است که همیشه گران. نرخ بهره پس انداز بسیار کمتر از تورم است. سهام و اوراق قرضه می توانند درامدهای ثابت و متغیری را وارد کنند که مستقل از روند قیمت است.
امروز در تماس باشید تا بحث کنید که چگونه می توانیم به شما در رشد تجارت مشتری خرده فروشی کمک کنیم.
1. بازار جدید ("نمکس 50") بخشی از بود دی تی. بورس که در سال 1997 بر اساس مدل بورس فناوری ایالات متحده راه اندازی شد نزدک و که در 5 جون 2003 پس از انفجار حباب داتکام دوباره بسته شد