معنی پشتیبانی در انگلیسی

  • 2021-10-20

موافقت با کسی یا چیزی را تشویق کنید زیرا او ، او ، او یا آن را می خواهید:

    من پیشنهاد کردم که آنها به دنبال مشاوره حقوقی باشند و آنها موافقت کردند. من چاره ای جز قبول حکم دادگاه ندارم. پلیس به خواسته های شورشیان رسیدگی کرد. با امضای ، شما به شرایط قرارداد موافقت می کنید. من با جستجوی وسیله نقلیه خود موافقت می کنم.

اگر از یک تیم ورزشی یا یک بازیکن ورزشی حمایت می کنید ، می خواهید آنها برنده شوند و ممکن است با تماشای بازی آنها را نشان دهند:

  • من از مرگ و میر پشتیبانی نمی کنم ، اما اگر مردم اعدام شوند ، باید به صورت انسانی انجام شود.
  • انبوه مردم از اصلاحات دولت حمایت می کنند.
  • همه کسانی که از این پیشنهاد پشتیبانی می کنند می گویند "آه".
  • اگرچه من از این پروژه در ملاء عام حمایت می کنم ، اما خصوصی من این است که شکست خواهد خورد.
  • او گفت که همکارانش را به حمایت از این طرح تغییر داد.
  • اتخاذ کردن
  • دفاع
  • تصدیق
  • خود را به/با کسی متحد کنید
  • استدلال
  • نشان
  • وثیقه
  • شرط
  • قهرمان
  • پرچم پرواز را با اصطلاحات پرواز نگه دارید
  • سرپرستی
  • توصیه شده
  • فرش قرمز
  • تقویت کردن
  • درست پشت کسی اصطلاح
  • اصطلاح فرش قرمز را بیرون بکشید
  • ریشه
  • ریشه برای کسی
  • به هم چسبیده
  • دلسوز

همچنین می توانید کلمات ، عبارات و مترادف مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

فعل پشتیبانی [t] (کمک)

مشروبات الکلی ناشناس گروهی است که از افرادی که سعی در جلوگیری از نوشیدن زیاد الکل دارند ، پشتیبانی می کند.

  • با قضاوت در مورد آنچه او گفت ، من فکر می کنم بسیار بعید است که او بتواند از شما پشتیبانی کند.
  • من فکر کردم که او قصد ندارد از من حمایت کند ، اما من او را اشتباه کردم.
  • بسیاری از آمریکایی ها این کار برای حمایت از Wareffort بودند.
  • وقتی دوستانم برای حمایت از من استفاده کردند ، احساس خیانت کردم.
  • این سازمان اسطوره ای را که آنها از جمعیت محلی حمایت می کنند ، نشان داده است.
  • اتخاذ کردن
  • دفاع
  • تصدیق
  • خود را به/با کسی متحد کنید
  • استدلال
  • نشان
  • وثیقه
  • شرط
  • قهرمان
  • پرچم پرواز را با اصطلاحات پرواز نگه دارید
  • سرپرستی
  • توصیه شده
  • فرش قرمز
  • تقویت کردن
  • درست پشت کسی اصطلاح
  • اصطلاح فرش قرمز را بیرون بکشید
  • ریشه
  • ریشه برای کسی
  • به هم چسبیده
  • دلسوز

فعل پشتیبانی [t] (ارائه)

  • بزرگ و خوب از دولت می خواهند که از هنرها حمایت کند.
  • او برای حمایت از سبک زندگی خود به درآمد بسیار بالایی نیاز دارد.
  • Startingsalary من به عنوان یک فرد تازه وارد برای حمایت از یک خانواده کافی نبود.
  • خیریه ها به افرادی که از فعالیت های خود حمایت می کنند بستگی دارد.
  • این نمایشنامه توسط کمک هزینه ای از Localartscouncil پشتیبانی می شود.

همچنین می توانید کلمات ، عبارات و مترادف مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

فعل پشتیبانی [t] (متوقف شدن از سقوط)

هنگامی که نوزادان برای اولین بار یاد می گیرند که بایستند ، آنها چیزی را برای حمایت از خود نگه می دارند (= برای جلوگیری از سقوط خود).

فیگوری بانک انگلیس اقداماتی را برای حمایت از پوند انجام داده است (= برای جلوگیری از کاهش ارزش آن).

  • Frameneeds به اندازه کافی قوی برای حمایت از Engineassembly است.
  • برای پشتیبانی از گوجه فرنگی از بامبوکان استفاده کنید.
  • سهام تحت فشار یا چکش به زمین قرار می گیرد و می تواند برای علامت گذاری یک منطقه ، حمایت از یک گیاه یا تشکیل بخش حصار استفاده شود.
  • گیره را با دقت محکم کنید تا زمانی که به طور محکم از پیپت در قسمت عمودی پشتیبانی کند.
  • یک ردیف از revorcedconcretepillars از این پل پشتیبانی می کند.

فعل پشتیبانی [t] (اثبات)

فعل پشتیبانی [t] (قبول)

  • پذیرش
  • اقرار کردن
  • اعتراف به چیزی
  • اجازه دادن به چیزی
  • مجاز
  • اعتبار
  • مجوز دادن
  • ترخیص کالا از گمرک
  • ورود
  • با توجه به اصطلاح شانس/انتخاب
  • چراغ سبز
  • پاسگاه
  • مستی
  • ترک کرد
  • آزادی
  • یادبود
  • یادبود
  • گفتار
  • ترخیص کالا از گمرک های امنیتی
  • راه خود را (روشن) برای انجام کارهای اصطلاحات مشاهده کنید

همچنین می توانید کلمات ، عبارات و مترادف مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

اسم پشتیبانی (تشویق)

ما موفق شده ایم تا حمایت های محلی زیادی را برای تلاش خود برای متوقف کردن ساخت سوپراستور به دست آوریم.

  • LabourParty حمایت زیادی را در بین کلاس کار از دست داده است.
  • کارگران پستی در حمایت از PayClaim خود بیرون آمده اند.
  • تمرکز دولت بر مالیات بر آنها حمایت زیادی را به دست آورده است.
  • در حال افزایش حمایت از Greenissues در بین رأی دهندگان است.
  • اتخاذ کردن
  • دفاع
  • تصدیق
  • خود را به/با کسی متحد کنید
  • استدلال
  • نشان
  • وثیقه
  • شرط
  • قهرمان
  • پرچم پرواز را با اصطلاحات پرواز نگه دارید
  • سرپرستی
  • توصیه شده
  • فرش قرمز
  • تقویت کردن
  • درست پشت کسی اصطلاح
  • اصطلاح فرش قرمز را بیرون بکشید
  • ریشه
  • ریشه برای کسی
  • به هم چسبیده
  • دلسوز

اسم پشتیبانی (کمک)

  • موفقیت ما به حمایت شما بستگی دارد.
  • حمایت رئیس جمهور بسیار مهم است (برای این پروژه).
  • آیا می توانم از حمایت شما استفاده کنم؟
  • در حالی که او از کارمندانش بخاطر همه حمایت های آنها تشکر کرد ، یک صدای لرزان در صدای او وجود داشت.
  • من در مورد پشتیبانی شما حساب می کنم.
  • اتخاذ کردن
  • دفاع
  • تصدیق
  • خود را به/با کسی متحد کنید
  • استدلال
  • نشان
  • وثیقه
  • شرط
  • قهرمان
  • پرچم پرواز را با اصطلاحات پرواز نگه دارید
  • سرپرستی
  • توصیه شده
  • فرش قرمز
  • تقویت کردن
  • درست پشت کسی اصطلاح
  • اصطلاح فرش قرمز را بیرون بکشید
  • ریشه
  • ریشه برای کسی
  • به هم چسبیده
  • دلسوز

اسم پشتیبانی (پول)

  • سالانه حمایت از درآمد از مادران غیرمجاز در آن سال 700 میلیون پوند بود.
  • کشاورزان واجد شرایط برای حمایت از دولت هستند در صورت اجازه دادن به برخی از موارد خاص از Landliefallow.
  • آیا حمایت مالی از تئاترپرات آینده آینده خواهد بود؟
  • آیا امیدی به حمایت مالی از این پروژه وجود دارد؟
  • آنها جوان جوان هستند و به پشتیبانی نیاز دارند.
  • اتخاذ کردن
  • دفاع
  • تصدیق
  • خود را به/با کسی متحد کنید
  • استدلال
  • نشان
  • وثیقه
  • شرط
  • قهرمان
  • پرچم پرواز را با اصطلاحات پرواز نگه دارید
  • سرپرستی
  • توصیه شده
  • فرش قرمز
  • تقویت کردن
  • درست پشت کسی اصطلاح
  • اصطلاح فرش قرمز را بیرون بکشید
  • ریشه
  • ریشه برای کسی
  • به هم چسبیده
  • دلسوز

همچنین می توانید کلمات ، عبارات و مترادف مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

اسم پشتیبانی (برگزاری)

چیزی که چیزی را محکم نگه می دارد یا وزن آن را به ویژه از پایین به همراه دارد تا جلوی سقوط آن را بگیرد:

  • به دلیل یک جریان غیرمعمول ، پشتیبانی اصلی این پل جای خود را به دست آورد و یک مربی را به رودخانه وارد کرد.
  • هنگام بازگرداندن ساختمان ، اولویت اول این بود که با افزودن تکیه گاه های Wooden در امتداد پایه ها ، قسمتهای بیرونی را زیر پا بگذاریم.
  • این تشک صدها قطعه کوچک برای ارائه پشتیبانی از قسمت پشتی دارد.
  • همیشه از سر کودک پشتیبانی کنید.
  • این قفسه توسط دو پشتیبانی آجری در محل برگزار شد.

همچنین می توانید کلمات ، عبارات و مترادف مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

اسم پشتیبانی (اثبات)

پشتیبانی |فرهنگ لغت آمریکایی

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

فعل پشتیبانی [t] (تشویق)

تشویق و تأیید به کسی یا چیزی زیرا می خواهید شخص یا چیز موفق شود:

فعل پشتیبانی [t] (کمک)

فعل پشتیبانی [t] (ارائه)

فعل پشتیبانی [t] (اثبات)

فعل پشتیبانی [t] (متوقف شدن از سقوط)

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

اسم پشتیبانی (کمک)

اسم پشتیبانی (تهیه پول)

اسم پشتیبانی (اثبات)

اسم پشتیبانی (تشویق)

اسم پشتیبانی (نگه داشتن چیزها)

پشتیبانی |انگلیسی

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صوتی HTML5 پشتیبانی نمی کند

همچنین ببینید

نمونه هایی از پشتیبانی

تلاش برای محاسبه سطح حمایت از قیمت برنج ، دولت را ملزم به استخراج هزینه های تولید از انجمن های کشاورزی می کند.

این کتاب با عکس هایی از مواردی از نمایشگاه (همیشه با رنگ کامل) و سایر مطالب پشتیبانی کننده (به رنگ سیاه و سفید) نشان داده شده است.

آژانس 5 محصولات خود را متنوع نکرده است ، از انتشارات علمی پشتیبانی می کند و دارای یک نمونه کارها متعادل است.

اما ایده یک خود سن نیز توسط نظریه های روانشناختی رشد ، جایی که توسعه پس از نوجوانی به ندرت مورد توجه قرار می گیرد ، پشتیبانی می شود.

تأثیر مراقبت از مراقبت از افراد مراقبت: عوامل مرتبط با بهزیستی روانشناختی افرادی که از یک خویشاوند دزدگیر در جامعه حمایت می کنند.

زن و مرد با حمایت کم نسبت به افراد دارای حمایت بالا ، بیشتر از بیماران مبتلا به پریشانی روانی گزارش می کردند.

بررسی سریع پایگاه شواهد برای حمایت از مداخلات پرستاری مدرسه گزارش شده است و تحولات تحقیقات آینده نشان داده شده است.

این نشان می دهد که ما باید چیزی را بدانیم که شرکت ها از کدام طرف حمایت می کنند تا این تحلیل را انجام دهند.

برای کنترل این امکان ، داده ها بر اساس حمایت حزب فعلی در انتخابات قبلی کوارتر شدند.

تعداد مؤثر احزاب به طور قابل توجهی افزایش یافت و دولت های اقلیت بدون حمایت پایدار در پارلمان به نوع استاندارد دولت تبدیل شدند.

این احزاب علاقه مشترکی داشتند و توسط سازمان های غیر دولتی پشتیبانی می شدند که به آنها کمک می کرد تا یک کمپین قوی را کنار هم قرار دهند.

حمایت اصلی وی نیز با کمک نیاز حزب به برخی از دولت های استانی مناسب برای نمایش ، بهبود یافت.

این مثالها از شرکت و منابع موجود در وب است. هرگونه نظر در مثال ، نظر ویراستاران فرهنگ لغت کمبریج یا انتشارات دانشگاه کمبریج یا مجوزهای آن را نشان نمی دهد.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.