مصون سازی یک روش بیمه برای معامله گران کالا است, تولید کنندگان و کاربران نهایی به پوشش خود را در برابر حرکات منفی قیمت. از هجینگ برای کسب سود استفاده نمی شود بلکه برای جلوگیری یا حداقل به حداقل رساندن ضررهای احتمالی استفاده می شود. تبادل سلف معمولا برای محافظت در برابر خطرات قیمت استفاده می شود. فعالان بازار مشتقات خود را در بورس دریافت می کنند تا خود را در برابر حرکات قیمت پوشش دهند.
قراردادها و گزینه های سلف در این مبادلات به ندرت اجرا می شوند. موقعیت جبران می شود که به معنای اخذ قرارداد مخالف برای تسویه قرارداد است. سپس کالا در بازار نقدی فروخته می شود و سود یا زیان حاصل از جبران موقعیت سلف به قیمت نقدی نهایی اضافه می شود. سود یا زیان احتمالی سپس تحت پوشش سود یا زیان قرارداد سلف قرار می گیرد. (اگر شما می خواهید به دانستن بیشتر در مورد مصون سازی با گزینه, اینجا کلیک کنید )
مشکلات مصون سازی
هنگام پوشش ریسک قیمت ممکن است با مشکلات مختلفی روبرو شوید. مشکل اول ممکن است رخ دهد زمانی که هیچ مربوط به بازار سلف. این را می توان با اجرای یک پرچین متقاطع حل کرد. این نوع پرچین با اخذ مشتق در یک بازار مرتبط که قیمت ها با بازار غیر سلف مرتبط است اجرا می شود.
مشکل دوم می تواند رخ دهد که تاریخ بلوغ قرارداد سلف و تاریخ تحویل واقعی برای یک کالا. به اصطلاح پرچین دلتا اجرا خواهد شد که تاریخ سررسید نزدیک به تاریخ تحویل فیزیکی را محافظت می کند. این خطر جریان نقدی را به حداقل می رساند.
هنگامی که برنامه ریزی برای پرچین کالا مهم برای محاسبه چه بخشی از فروش و یا خرید شما نیاز به پرچین است. درصد سرمایه گذاری است که توسط فعالیت های مصون سازی محافظت نسبت پرچین نامیده می شود. دلایل مختلفی وجود دارد که باعث می شود نسبت پرچین بخشدار حاصل نشود. اولین دلیل این است که پرچین تصمیم می گیرد کل سرمایه گذاری ها را با توجه به هزینه های یک پرچین کامل مطابق با سطح ریسک درگیر نباشد. یکی دیگر از دلایل می تواند عدم تعادل بین مقدار محصولات به پرچین و مقدار استاندارد قرارداد سلف. یک قرارداد سلف استاندارد ممکن است دقیقا با مقدار محصولاتی که باید محافظت شوند مطابقت نداشته باشد. این می تواند منجر به کاهش یا بیش از حد ریسک قیمت شود.
اساس
اساس یک شاخص برای تفاوت بین قیمت نقدی محلی و قیمت سلف برای یک کالای خاص است. اساس یک کالا می تواند نقش مهمی در تعیین استراتژی مصون سازی داشته باشد و می تواند به پیش بینی قیمت نهایی یک کالا هنگام استفاده از پرچین کمک کند.
مبنای یک کالا با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود:
مبنای = قیمت نقدی-قیمت سلف
اساس می تواند تحت تاثیر عوامل زیر: هزینه های حمل و نقل محلی عرضه و تقاضا شرایط بهره و هزینه های ذخیره سازی و حاشیه سود. اساس می تواند بسته به این عوامل تغییر کند.
هنگامی که اساس مثبت تر می شود تقویت نامیده می شود و هنگامی که منفی تر می شود تضعیف نامیده می شود. این مهم است که برای نظارت بر تحولات اساس, چرا که نشانه ای برای هر دو خریداران و فروشندگان چگونه به پرچین ریسک قیمت خود و پیش بینی قیمت نهایی برای محصول خود را فراهم می کند. اساس گرایش به وجود سازگار باشد و می توان بطور قابل توجهی با دقت با استفاده از الگوهای تاریخی پیش بینی کرد. بنابراین برای تعیین زمان و چه بخشی از خطر خود را به پرچین بسیار مفید است, و یا شاید به پرچین در همه. هنگامی که یک اساس است تقویت این به نفع یک فروشنده و یا پرچین کوتاه از یک کالا است. این بدان معناست که تفاوت بین قیمت نقدی و سلف مثبت تر می شود و بنابراین فروشنده هنگام فروش محصول خود در بازار نقدی قیمت نقدی بالاتری دریافت می کند.
هنگامی که اساس تضعیف این به نفع یک خریدار و یا پرچین دیگر از یک کالا است. زیرا تفاوت بین قیمت نقدی و سلف منفی تر می شود. این منجر به گزینه خرید محصول با قیمت پایین تر و در نتیجه سود اضافی می شود.
مارجین
هنگامی که خطرات قیمت را پوشش می دهد مهم است که از حاشیه هایی که برای یک قرارداد سلف اعمال می شود مطلع شوید. مارجین سپرده پولی است که برای کسب موقعیت خرید یا فروش در قرارداد سلف مورد نیاز است. این معمولا فقط درصد کمی از ارزش کل قرارداد است. مارجین واریز شده در ابتدای قرارداد سلف را مارجین اولیه می نامند. حاشیه نگهداری حداقل سپرده ای است که برای حفظ موقعیت سلف مورد نیاز است, این معمولا کمتر از حاشیه اولیه است.
ارزش یک قرارداد سلف ممکن است با گذشت زمان کاهش یابد که باعث افزایش حاشیه می شود تا ضرر قرارداد سلف را پوشش دهد. حاشیه نگهداری ممکن است بیش از پول واریز شده در حساب باشد. هنگامی که این اتفاق می افتد دارنده حساب یک تماس حاشیه برای بودجه اضافی را به حساب به سطح نگهداری مورد نیاز دریافت خواهید کرد. گزینه دیگر بستن موقعیت و گرفتن ضرر و زیان قبل از افزایش حتی بیشتر است.
حاشیه ها در هجینگ مهم هستند زیرا موقعیت های موجود در بورس روزانه متعادل می شوند که ممکن است منجر به تماس های حاشیه ای شود که در پایان یک روز معاملاتی یک موقعیت از تعادل خارج شود. سپس ممکن است از پرچین ها خواسته شود که به تماس حاشیه ای پاسخ دهند و وجوه اضافی را واریز کنند. هنگامی که تعدادی از این تماس های حاشیه وجود دارد, این می تواند فشار بر جریان نقدی یک شرکت قرار. اگر پرچین به درستی قرار گیرد در نهایت سرمایه گذاری خود را پس از زمان جبران باز می گرداند. بنابراین تا لحظه ای از حل و فصل, موقعیت می تواند تقاضا برای وجوه مایع را تحت تاثیر قرار.